آینده روشن برای تازه شدن هیچ وقت دیر نیست
| ||
|
خدا جونم می خواستم ازت معذرت بخواهم آخه خوب بلد نیستم باهات درد دل کنم همش غر می زنم..همش یه چیزی ازت می خوام ...همش به فکر خودم هستم...همش دارم مشکلات خودم رو به تو می گم می خواستم بگم خدا چه جوری میشه تو را دوست داشت...آخه خدا میدونی چی هست....همیشه دوست داشتم میشد یه روز بیاد که خجالت زده باهات حرف نزنم...میشد یه روز بیاد که سرم را بلند کنم...و با غرور باهات حرف بزنم بهت می گفتم نگاه کن خدا منم بندت می بینی چی خلق کردی ...میبینی داری بهش افتخار می کنی ....خدا جون خوب یادم هست که جلوی تمام فرشته ها ضامن ما شدی....گفتی من چیزی میدونم که شما نمیدونید...گفتی ما اشرف مخلوقاتیم.....خدا چه جوری میشه خوبیهات را جبران کنیم... |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |